آمار مطالب
کل مطالب : 423
آمار کاربران
آمار بازدید
.gif){kind=small}
حق به چیزی امتحانت میکند
قصد مال و جانت می کند
می زند آتش گهی بر جان تو
کز تفش سوزد همه ارکان تو
گه تورابر عرش اعلا می برد
گه به پایین گاه بالا می برد
یا به عشقی مبتلایت می کند
یه به خو و غم رهایت می کند
هرکه را کالا زدین رونق بود
ناگزیر از امتحان حق بود
امتحان حق نه از نادانی است
بازتاب جلوه ی رحمانی است
آزمون حق کرامت می دهد
درس صبر و استقامت می دهد
می زداید زنگ کفر از جان تو
می کند محکم چوکوه ایمان تو
امتحان حق نباشد بی حساب
ممکنات ما برانگیزد ز خواب
بند استعداد را وا می کند
غنچه ی جان را شکوفا می کند
صابران را در بلا مژده هاست
در بلاها برشکیبا مژده هاست
از پس این چاه و زندان یوسفا
ملک لایبلی تو را بخشد خدا
حق هوادار شکیبایان بود
محنت ایوب را پایان بود
چرخ رام پیر کنعان می شود
کلبه ی احزان گلستان می شود
یوسفش را باز یابد در کنار
بعد عسرش یسر آرد کردگار
ای محمد ! فاستقم در این بلا
صبر کن بر زحمت این اشقیا
صبر تاخت میوه ی شیرین دهد
سربلندیها به یوم الدین دهد
ما تو را تا عرش اعلا می بریم
تابه اوج سدره بالا می بریم
قرنها نام تو پیچد در سما
از فراز گنبد و گلدسته ها
پایداری کن که رب العالمین
می زند دم از یحب الصابرین
منصور امینی باغبهادرانی