به عقیده برخی جانور شناسان چوپاکابرا وجود خارجی ندارد و زایده تفکرات مدنی است! برای مثال در شهرهای کشورهای آمریکای لاتین , شمالی و مرکزی برای تزئین ناودانها از مجسمه های سنگی با چهره جانوران تخیلی استفاده می شود که انها را " گارگویل" (Gargoyle)می نامند . احتمالا اساس خلقت موجودی با ویژگی چوپاکابرا همین گارگویلها بوده که این شکل از هیولا را به ذهن ها القا کرده است ! و در مورد کشتارهای پورتوریکو هم عقیده دارند که کشتار , کار یک نوع مار یا یک نوع بزمجه ( در فارسی به آن بزغاله مار یا بزچوش می گویند) بوده است و خون جانور نیز پس از مرگ توسط حشرات تخلیه شده است !!!.
اما کریپتوزئولوژیستها که علاقه شدیدی به پیچیده کردن موضوعات دارند ! بر این عقیده اند که چوپاکابرا حیوان خانگی موجودات بیگانه فضایی بوده که برای سرکشی به زمین آمده اند ولی در بازگشت از روی فراموشی , حیوان را بروی این کره خاکی رها نموده اند !!!.
نظریه های دیگر بیشتر از جنبه ژنتیک به موضوع می نگرند .برای مثال به عقیده برخی دانشمندان , عاملی که در ابتدا به بزهای پورتوریکو حمله کرده واجد نوعی بیماری ژنی بوده که گاهاُ درحیوانات آزمایشگاهی نیز بروز می کند و بر اثر آن جانور دچار هیستری و هیجانات بسیار شدید عصبی شده و به هر موجود حتی همنوع خود حمله می کند. ( البته این سوال مطرح می شود که چرا جانور حمله کننده فقط یک زخم در اطراف گردن ایجاد می کند و برخلاف انواع جهش یافته به بافتهای جانور آسیبی نمی رساند و خون مکیده شده چگونه توجیه می شود ؟! ).
در مورد مخلوق المندورف هم برخی عقیده دارند که یگ گونه جهش یافته و هیستریک از نوعی سگ تازی به نام Sophie penatusمی باشد. البته این احتمال در مورد مخلوق المندورف می تواند صحیح باشد ولی آیا مخلوق المندورف همان چوپاکابراست جای سوال دارد !
ناگفته نماند که NASAدر کشور پورتوریکو و در منطقه " یانکو" (El Yunque) در نزدیکی "موکا " آزمایشاتی در زمینه ژنتیک بروی حیوانات انجام می دهند به عقیده مردم پورتوریکو , چوپاکابرا حاصل آزمایشات ژنتیکی همین لابراتوار است و توانسته است از آنجا بگریزد!